| تعداد نشریات | 20 |
| تعداد شمارهها | 413 |
| تعداد مقالات | 3,333 |
| تعداد مشاهده مقاله | 3,458,349 |
| تعداد دریافت فایل اصل مقاله | 2,253,620 |
کاوشی در راهبردهای مقابله ای مولوی با تنهایی بر پایۀ مثنوی معنوی | ||
| پژوهشنامه متون ادبی دورۀ عراقی | ||
| مقالات آماده انتشار، پذیرفته شده، انتشار آنلاین از تاریخ 04 آذر 1404 | ||
| نوع مقاله: مقاله پژوهشی | ||
| شناسه دیجیتال (DOI): 10.22126/ltip.2025.12465.1377 | ||
| نویسندگان | ||
| محمدرضا موحدی* 1؛ عزیزالله مولوی وردنجانی2 | ||
| 1عضو هیات علمی دانشگاه قم | ||
| 2استادیار دانشگاه شهرکرد | ||
| چکیده | ||
| از تلخ ترین سویه های سوگناک زیست آدمی، احساس تنهایی است.از سوی دیگر، تنهایی از بنیادیترین تجربههای انسانی است که در آثار عرفانی، بهویژه در مثنوی معنوی مولوی، بازتاب یافته است. این مقاله با روش تحلیل محتوا ، به بررسی انواع تنهایی در مثنوی میپردازد. مولانا مبتنی بر فراق هستیشناسانه،تنهایی را پدیدهای وجودی، اخلاقی و معنوی میشمارد و در نگرش دوگانه ای آن را هم درد، هم درمان معرفی می کند. از دید او، تنهایی آینهای است که انسان در آن خویشتن را بیپیرایه میبیند؛ که در عین رنجآوری، مقدمهای برای اتصال به معشوق حقیقی است. تنهایی وجودی،تنهایی روانی ناشی از بحران هویت،تنهایی خُلقی،تنهایی خودگزین وآگاهانه، از مهمترین گونه های تنهایی ذکر شده در این اثرند ، مولانا با نگرشی رواندرمانگرانه، عشق الهی را طبیب جان و داروی غم غربت میخواند و ملال هستی را در پیوند با معنا و معشوق برطرف میسازد. در این مسیر، تنهایی نه شکاف، که زمینه اتصال است؛ نه خاموشی، که آغازی برای گفتوگوی درونی با حق. از اینرو، راهبردهای مولوی در مثنوی و دیوان شمس، از جنس رواندرمانی وجودیاند که در پی ترمیم گسست انسان از خویش و خدا هستند. این پژوهش نشان میدهد که مولانا، با تلفیق عرفان، روانشناسی و هستیشناسی، راهی به سوی رهایی از تنهایی گشوده است که ریشه در عشق، حضور و آگاهی دارد؛ عشقی که از خویش میرهاند و به سرچشمۀ هستی بازمیگرداند. | ||
| کلیدواژهها | ||
| مثنوی معنوی؛ مولوی؛ تجربههای انسانی؛ احساس تنهایی؛ انواع تنهایی | ||
|
آمار تعداد مشاهده مقاله: 32 |
||